موقع امتحان که می شود گاهی تن آدم می لرزه . نه هر امتحانی ها ، امتحان خفن ها ؛ اون هایی که از قد سواد و ظرفیت آدم بیشتره . اون هایی که فقط به امید کرم استاد و امداد دوستانه که حماقت می کنی می ری می نشینی سر جلسه! کافی هستند این دوتا ؟!...
1- هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند!
2- شاید باید دعا کرد :
ربنا و لا تُحمّلنا ما لا طاقة لنا به ...
3- که البته یک فرق هم دارد :
اَلَیسَ الله بکافٍ عبده ؟! (زمر 36 )
4- تمام فرق شاید در همین سومی باشد! چون :
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ (سوره اعراف 94)
پی نوشت : از آشناها یک بنده خدایی دچار امتحانی شده تو دیار غربت که تصورش هم برای مثل من سخته . دعا کنید براش ، دعای مومن در حق بقیه مستجاب می شود.